تبلیغات
کاربردیمطالب ویژه

آموزش تئوری موسیقی به زبان ساده – قدم به قدم بدون پیش نیاز

تبلیغات
4.7
(17)

موسیقی روح زندگی است. ترکیبی از صدا و سکوت که با رعایت الفبای موسیقی، احساسات مختلف انسان را غلغلک داده و ما را به وجد می‌آورد. یادگیری موسیقی را مثل یادگیری یک زبان جدید در نظر بگیرید. همانطور که هر زبانی با ساختاری مشخص، امکان برقراری ارتباط بین افراد مختلف را فراهم می‌کند. موسیقی هم زبان خاص خود را دارد و انسان‌ها را به هم نزدیک‌تر می‌کند. به این زبان، تئوری موسیقی (music theory) می‌گویند. بیایید با هم به دنیای شگفت‌انگیز موسیقی قدم بگذاریم و آموزش تئوری موسیقی به زبان ساده را دنبال کنیم.


موسیقی چیست؟

شاید بتوانیم موسیقی را ترکیبی از ریاضی و هنر بنامیم. ارسطو (فیلسوف بزرگ یونانی) موسیقی را زیرمجموعه‌ای از ریاضی می‌دانست. یا ابن سینا، در کتابِ باارزشِ شفا، درباره موسیقی و رابطه آن با ریاضی صحبت کرده است. البته موسیقی و ریاضی کاملا هم شبیه هم نیستند. تمام مباحث در ریاضی، به شکلِ علمی دنبال می‌شوند، اما موسیقی محدود به قوانین از قبل نوشته شده نیست. می‌توان در آن خلاقیت ایجاد کرد و جنبه هنری آن بیشتر است. به همین خاطر می‌گوییم موسیقی ترکیبی از ریاضی و هنر است.

یک پیشنهادِ جذاب قبل از ادامه آموزش:

در ادامه به شکل کامل به آموزش تئوری موسیقی به زبان ساده می‌پردازیم. اما قبل از آن یک پیشنهاد برایتان دارم. شما که می‌خواهید یادگیری موسیقی را آغاز کنید، بهتر است همین الان کار با نرم‌افزارهای مرتبط را نیز یاد بگیرید.

تا چند سال قبل برای نوشتن نُت‌های موسیقی، از دفتر نت استفاده می‌کردیم. اما الان همه چیز آنلاین شده است. می‌توانید با نرم‌افزارِ سیبلیوس (Sibelius) نُت بنویسید و آهنگ بسازید. فرادرس در یک آموزش 2 ساعته، به شکل کامل این نرم‌افزار را معرفی کرده و کار با آن را آموزش داده است. توصیه می‌کنم در کنار خواندنِ این مقاله، آموزش زیر را هم ببینید و هر چیزی که یاد گرفتید را در سیبلیوس پیاده کنید.

تعاریف زیادی از انسان‌های مختلف درباره موسیقی وجود دارد. یکی از جالب‌ترین تعاریف مطرح شده مربوط به بتهوون (موسیقی‌دان مشهورِ آلمانی) است. او می‌گوید:

آنجا که کلام باز می ماند، موسیقی آغاز می شود.

موسیقی را به شکل‌های مختلف، می‌توانیم تقسیم یا دسته‌بندی کنیم. مثلا از لحاظ دوره‌های زمانی، از نظر محدوده جغرافیایی (مثلا موسیقی شرقی، غربی، عربی و…) بر پایه داشتن کلام، بر اساس سبک (مثلا ترنس، هاوس و…)، از لحاظ کاربرد (مثلا موسیقی فیلم، موسیقی نظامی و…) به چند دسته تقسیم می‌شود.

آموزش تئوری موسیقی به زبان ساده

قبل از شروع کار یک نکته را یادآوری کنم. شما می‌توانید بدون یادگیری تئوری موسیقی هم نوازندگی و آهنگسازی را شروع کنید. شاید برایتان جالب باشد که بدانید خیلی از موزیسین‌های معروف دنیا تا مدت‌ها یا تئوری موسیقی را خوب بلد نبودند یا با آن مشکل داشتند. یک نمونه بسیار معروف آن گروه مطرحِ پینک فلوید (Pink Floyd) است. بیشترِ اعضای پینک‌فلوید در اوایل کار خود، موسیقی را تجربی می‌نواختند.

اما اگر تصمیم دارید به صورت اصولی و جدی آموزش موسیقی را دنبال کنید، بهترین کار این است که در همان ابتدای مسیر، به درک بسیار بالایی از تئوری از موسیقی برسید. گوشِ انسان مستعد خطاهای مختلف است و اگر به تئوری موسیقی مسلط باشید، اِشکالات و خطاهای مختلف را به سرعت رفع خواهید کرد.

چه کسانی باید تئوری موسیقی را یاد بگیرند؟

در یک نگاه کلی، یادگیری و آموزش تئوری موسیقی برای گروه‌های زیر کاملا ضروری است:

  • نوازندگان سازهای مختلف
  • آهنگسازان و تنظیم‌کنندگان موسیقی
  • خواننده‌ها
  • و هر کسی که بخشی از زندگی او با موسیقی گره خورده است.

اما به نظر من تمام انسان‌های دنیا باید تئوری موسیقی را بلد باشند. حتی اگر هیچوقت در عمر خود یک قطعه کوچک موسیقی هم نسازند. با یادگیری زبان موسیقی، شما درک بسیار بهتری نسبت به موسیقی‌ای که گوش می‌کنید، پیدا خواهید کرد. حتی نگاهتان به جهان متفاوت خواهد شد و از شنیدن موسیقی لذت بیشتری خواهید برد. خب، بیایید کارمان را سریع‌تر شروع کنیم و آموزش تئوری موسیقی به زبان ساده را دنبال کنیم.

آموزش تئوری موسیقی به زبان ساده

دو عنصر بسیار مهم در تئوری موسیقی (یا به فرانسه théorie de la musique) عبارتند از:

  1. صدا
  2. ریتم

بدون صدا، موسیقی هم معنا نخواهد داشت. فیلمِ بدون تصویر را تصور کنید. یا نقاشی بدون رنگ را. یا تئاترِ بدون بازیگر را. از این مثال‌ها باز هم دارم 🙂

بدون ریتم هم، تناسبی وجود نخواهد داشت. در واقع این ریتم است که مشخص می‌کند نت‌ها چقدر کشیده شوند، چه شدتی داشته باشند، کجاها سکوت استفاده شود و…

فیزیک صوت و انواع صداها در تئوری موسیقی

بیایید به زبان ساده و به شکل کاملا ابتدایی، با فیزیکِ صوت آشنا شویم.

فرض کنید یک گیتار دستتان گرفتید. در حالت عادی سیم‌های ساز بدون حرکت هستند. حالا اگر به یکی از سیم‌ها ضربه بزنید. آن سیم حرکت بالا و پایینی داشته و به ارتعاش در می‌آید. این حرکتِ ارتعاشی باعث تولید صدا می‌شود.

به تعداد ارتعاش‌های انجام شده در واحد زمانی مشخص (مثلا ثانیه)، فرکانس (بسامد) می‌گویند. در فیزیک صوت صداها را به دو گروه تقسیم می‌کنیم:

  1. صداهای موسیقایی (ارتعاشات منظم)
  2. صداهای غیرموسیقایی (ارتعاشات نامنظم)

منظور از صداهای موسیقایی و غیرموسیقایی چیست؟

منظور از صداهای غیرموسیقایی، اصواتی هستند که تولید آن‌ها ماهیت تصادفی دارد. برای مثال صدای بوق خودروهای در حال تردد، صدای تولیدشده توسط ماشین لباسشویی و انواع لوازم خانگی برخی از این موارد هستند. به این صداها اصطلاحا نوفه می‌گویند.

صداهای موسیقایی آگاهانه تولید می‌شوند و برخلاف صداهای غیرموسیقایی، فرکانس مشخصی دارند. به همین خاطر صداهای موسیقایی مطبوع و دلنشین هستند.

البته نوفه‌ها هم در انواع موسیقی امروزی وجود دارند و تمام این اصوات نامطبوع نیستند. برای مثال یک آهنگساز از صدای رعد و برق، سوختن چوب یا نم نمِ باران در موسیقی خود استفاده می‌کند. اتفاقا این صداها اگر درست به کار گرفته شوند در زیبا کردن موسیقی تاثیر شگفت‌انگیزی خواهند داشت.

صداها در موسیقی چه خصوصیاتی دارند؟

هر صدای موسیقایی که تولید می‌شود از 4 مولفه زیر پیروی می‌کند:

  1. زیر و بمی (Pitch): که به آن ارتفاع، نواک، زیرایی، بالا و پایین و زیاد و کم هم می‌گویند.
  2. زمان (Duration): که به آن کشش، مدت و دیرند هم می‌گویند.
  3. شدت (Intensity): که به آن قدرت، قوی و ضعیف و بلند و کوتاه هم می‌گویند.
  4. رنگ (Tone color): که به آن جنس، طنین و شخصیت هم می‌گویند.

الفبای تئوری موسیقی

1. آشنایی با نُت

نت، شاید مهم‌ترین مفهوم در موسیقی باشد. برای ایجاد یک زبان مشترک بین تمام موسیقی‌دانان دنیا، از علائم مشترکی برای نوشتن و خواندن قطعات موسیقی استفاده می‌شود. نت‌ها را حروف الفبای زبان موسیقی می‌دانند. 7 نت اصلی موسیقی عبارتند از:

دو – رِ – می – فا – سل – لا – سی

برای نوشتن نت‌ها از 2 سیستم استفاده می‌شود:

  1. سیستم هجایی: Do ↔ Re ↔ Mi ↔ Fa ↔ Sol ↔ La ↔ Si
  2. سیستم الفبایی: C ↔ D ↔ E ↔ F ↔ G ↔ A ↔ B

از علامتِ ↔ استفاده کردم تا متوجه این نکته شوید که نت‌ها حالت برگشتی دارند. یعنی هم از Do به Re می‌توانید برید هم از Re به Do.

آموزش تئوری موسیقی به زبان ساده - الفبای اولیه

2. آشنایی با خط حامل

5 خط موازی که نت‌های موسیقی، رو یا بین آن‌ها نوشته می‌شوند.

آشنایی با خط حامل

چطور نت ها را روی خطوط حامل بنویسیم؟

همانطور که هر زبانی، خطِ مخصوص خود را دارد، موسیقی هم از یک خط مخصوص استفاده می‌کند. در خط نوشتاری موسیقی، به جای حروف از نت‌ها و به جای خط از خطوط حامل استفاده می‌شود.

چطور نت‌ها را روی خطوط حامل می‌نویسیم؟

3. کلید در تئوری موسیقی

کلید، علامتی است که در سمت چپِ خطوط حامل قرار می‌گیرد و به کمکِ آن، جایگاه نت‌ها روی خطوط حامل مشخص می‌شود. برای مثال کلید سل جای نتِ سل را به ما نشان می‌دهد و می‌توانیم نت‌های بعدی را نیز پیدا کنیم. شاید برایتان سوال شود که مگر نتِ سل جایگاه مشخصی در خطوط حامل ندارد؟ دیگر چه نیازی به نوشتنِ علامتِ کلید سل است؟

جواب این است که اگر کلید را تغییر دهیم، دیگر نُتِ سل آن جایگاه قبل را نخواهد داشت.

به جز سل، چند کلید دیگر هم داریم. اما رایج‌ترین و پراستفاده‌ترین کلید موسیقی در دنیا، کلیدِ سل است. به طور کلی 3 کلید موسیقی که توسط آهنگسازان مختلف استفاده می‌شوند این موارد هستند:

  1. کلید سل کلید سل
  2. کلید دو کلید دو
  3. کلید فا کلید فا

4. پرده و نیم پرده در تئوری موسیقی

راجع به ارتفاع (زیروبمی) در موسیقی صحبت کردیم. به کمکِ پرده، فاصله بین 2 نت را تشخیص می‌دهیم. هر چه پرده‌های بین 2 نت بیشتر باشد، فاصله آن دو نت و زیروبمی آن‌ها نیز بیشتر خواهد شد. فواصل مختلف نت‌ها را در ادامه مشاهده می‌کنید:

  • نت Do با Re یک پرده فاصله دارد.
  • نت Re با Mi یک پرده فاصله دارد.
  • Mi با Fa نیم پرده فاصله دارد.
  • Fa با Sol یک پرده فاصله دارد.
  • Sol با La یک پرده فاصله دارد.
  • La با Si یک پرده فاصله دارد.
  • Si با Do نیم پرده فاصله دارد.

پرده و نیم‌پرده در آموزش تئوری موسیقی به زبان ساده

5. علامت های تغییردهنده فاصله در نت ها

فاصله بین نت‌ها همیشه به آن صورتی نیست که در بالا بررسی کردیم. در واقع با اضافه کردن چند علامت در سمت چپِ نت، می‌توانیم آن را نیم‌پرده عقب‌تر یا جلوتر ببریم. در ادامه موضوعِ آموزش تئوری موسیقی به زبان ساده با 3 علامت معروف که فواصل نت‌ها را تغییر می‌دهند آشنا می‌شویم.

  • دیز (♯): این علامت، نت ما را نیم‌پرده زیرتر می‌کند. به عنوان مثال، نتِ Re یک پرده از نتِ Do زیرتر است. حال اگر دیز را به نتِ Do اضافه کنیم، این نت نیم‌پرده به Re نزدیک‌تر می‌شود. یعنی فاصله این دو نت از یک پرده به نیم‌پرده می‌رسد.
  • بِمُل (♭): همانطور که حدس زدید، این علامت دقیقا برخلاف دیز عمل می‌کند. بِمُل، نت را نیم‌پرده بم‌تر می‌کند. به این علامت در بعضی از کشورها Flat هم می‌گویند.
  • بِکار (♮): با آوردن علامتِ بِکار، می‌توان تاثیر علائم دیز و بِمُل را از بین برد. یعنی انگار اصلا آن‌ها روی خط حامل وجود ندارند. پس بِکار را نوعی خنثی‌کننده در نظر بگیرید.

6. میزان در تئوری موسیقی

میزان را مثل یک جمله در زبان فارسی در نظر بگیرید. یک جمله موسیقی که از نظر زمانی به قسمت‌های مساوی تقسیم می‌شود. هر میزان را با یک خط عمودی به نامِ خط میزان جدا می‌کنیم. میزان‌ها را با یک عدد کسری که کسرِ میزان نام دارد نشان می‌دهند. میزان‌ها 3 دسته هستند:

  1. میزان ساده: اگر ضرب‌های میزان را بتوانیم به عدد زوج تقسیم کنیم، یک میزان ساده داریم. مثلِ دو چهارم یا چهار چهارم.
  2. میزان ترکیبی: اگر ضرب‌های میزان را بتوانیم به عدد فرد تقسیم کنیم، یک میزان ترکیبی داریم. مثل شش هشتم.
  3. میزان لنگ (مختلط): از ترکیب چند میزان نامساوی که از نظر تعداد ضرب با هم فرق دارند ساخته می‌شود.

میزان در تئوری موسیقی

7. کشش صدا در تئوری موسیقی

تمام صداها، مدت زمان مشخصی برای اجرا ندارند. مثلا گاهی نیاز داریم یک نت در نیم ثانیه اجرا شود، نتی دیگر در 2 ثانیه. به همین خاطر در تئوری موسیقی نیاز به ساختاری برای مشخص کردن زمان اجرای نت‌ها داریم. در واقع، حالت زمانی اجرای نت‌ها به چند دسته تقسیم می‌شوند که در ادامه آن‌ها را مشاهده می‌کنیم:

  • گِرد (نُتِ گرد): در موسیقی طولانی‌ترین شکل اجرای نت را دارد.
  • نُتِ سفید: معادلِ یک دوم (نصف) نت گرد است. مثلا اگر نت گرد را 2 ثانیه در نظر بگیریم، نت سفید 1 ثانیه اجرا خواهد شد.
  • نُتِ سیاه: معادلِ یک چهارم (ربع) نت گرد است. همچنین یک دوم (نصف) نت سفید به حساب می‌آید.
  • چنگ: معادلِ یک هشتم نت گرد است. بالا یا پایین هر نتِ چنگ یک پرچم وجود دارد که همین آن را از نت سیاه متمایز می‌کند.
  • دولا چنگ: معادل یک شانزدهم نت گرد است. در این نت از دو پرچم استفاده می‌شود.
  • سه لا چنگ: معادل یک سی و دوم نت گرد است. همچنین سه پرچم در آن به کار گرفته می‌شود.
  • چهار لا چنگ: آخرین شکل از دیرند نت‌ها. چهار لا چنگ معادل یک شصت و چهارم نت گرد است.

کشش صدا در تئوری موسیقی

نکته: می‌توانید نت‌های چنگ را با نت گرد مقایسه نکنید. برای راحتی کار ارتباط آن را با نت قبلی یا نتِ سیاه بسنجید.

نکته: اگر می‌بینید دُمِ بعضی از نت‌ها رو به بالا و بعضی رو به پایین است، تعجب نکنید. این دو حالت هیچ فرقی با هم ندارند و فقط برای زیبایی بیشتر ظاهرِ نت‌ها، به این شکل نوشته می‌شوند.

با مشاهده تصویر زیر بهتر ترتیب زمانی اجرای نُت‌ها را درک می‌کنید:

آموزش تئوری موسیقی به زبان ساده - نمودار کشش نت ها

دقیقا به همین اندازه هم سکوت در موسیقی داریم. منظورم این است که با به کار بردن علائم زیر، دقیقا با فرمول بالا فاصله خواهیم داشت، اما این فاصله سکوت است.

آموزش تئوری موسیقی به زبان ساده - نمودار سکوت در موسیقی

حالا در تئوری موسیقی علامت‌هایی وجود دارد که می‌تواند این نظم زمانی را به هم بزند.

  1. نقطه: اگر در سمت راستِ سکوت یا نت قرار بگیرد، نیم واحد به آن سکوت یا اجرای نت اضافه می‌کند.
  2. دونقطه: اگر در سمت راستِ سکوت یا نت قرار بگیرد، نقطه اول یک دوم و نقطه بعدی یک چهارم نتِ اولیه لحاظ می‌شود.
  3. نت‌های مقطع: بالای هر نت قرار می‌گیرد و ارزش زمانی اجرای آن را تغییر می‌دهد.

تا اینجای کار با کلیاتِ آموزش تئوری موسیقی به زبان ساده آشنا شدید. احتمالا علاقه‌مند شدید که آهنگسازی و تنظیم را شروع کنید. مدت‌هاست که نرم‌افزارهای مختلف آهنگسازی کار را برای موسیقی‌دانان بسیار ساده کرده‌اند. موسیقی الکترونیک محبوبیت بسیاری زیادی در جهان پیدا کرده و طیف وسیعی از آهنگسازان و تنظیم‌کنندگان سراغ آن رفته‌اند. Ableton Live یک DAW (محیط کار صوتی دیجیتال) بسیار قدرتمند است که به کمک آن می‌توانید موسیقی‌های جذابی تولید کنید. فرادرس یک آموزش جذاب برای یادگیری مقدمات کار با Ableton Live تهیه کرده که شروع بسیار مناسبی برای آهنگسازی است. پیشنهاد می‌کنم با کلیک روی لینک زیر، وارد صفحه این آموزش کاربردی شوید:

جمع بندی موضوع آموزش تئوری موسیقی به زبان ساده

در این آموزش تلاش کردیم به آموزش تئوری موسیقی به زبان ساده بپردازیم. هر چند مطالب گفته شده برای شروع بسیار مناسب هستند، اما کافی نیستند. اگر تصمیم گرفتید به شکل حرفه‌ای وارد حوزه موسیقی شوید، پیشنهاد می‌کنم از منابع آموزشی بسیار متنوع در سطح وب نیز کمک بگیرید. سعی کنید به جز مطالعه تئوری، موارد یاد گرفته شده را به شکل تجربی هم تمرین کنید. مثلا با کمک نرم‌افزارِ Sibelius، نحوه نت‌نویسی را تمرین کنید. در نهایت امیدوارم موسیقی باعث آرامش فکر و روحتان شود.

بیشتر بخوانید: معرفی بهترین نرم افزارهای آهنگسازی و تنظیم برای کامپیوتر

چقدر این محتوای آموزشی برایتان مفید بود؟

از راست به چپ (سمتِ راست 1 ستاره، سمتِ چپ 5 ستاره)

میانگین 4.7 / 5. امتیاز شما ثبت شد: 17

اولین نفری باشید که بازخوردتان را ثبت می‌کنید

تبلیغات

محمد انوری

مرتب باید ساخت. گاهی یک محصول، گاهی یک اثر هنری و گاهی لبخندی شیرین بر لبانِ دیگری.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا