مقایسه حباب دات کام و حباب بیت کوین
حباب دات کام و حباب بیت کوین چیست؟ بیایید آنها را مقایسه کنیم. حبابها در بازارهای مالی، همواره موجب ترس سرمایهگذاران بودهاند. این روزها شاید افراد زیادی را دیده باشید که فکر میکنند قیمت ارزهای دیجیتال، حبابی است که بهزودی میترکد و سرمایۀ همه از بین میرود. آیا این افراد منفینگر، نگرش واقعبینانهتری نسبت به بازار دارند؟
برای درک اینکه واقعاً چه چیزی در بازار پرنوسان کریپتو واقعبینانه است، باید از تاریخ بیاموزیم! تاریخ همواره تکرار میشود.
خواندن دربارۀ وقایعی که درگذشته اتفاق افتاده، میتواند دید جامعتری از آنچه اکنون در حال روی دادن است به ما بدهد. در این مقاله، یکی از بزرگترین حبابهای تاریخ را بررسی میکنیم و شباهتها و تفاوتهای آن را با بازار کریپتو مقایسه خواهیم کرد.
اینم بخونید بد نیست: نهنگ ارز دیجیتال چیست و چه تاثیری در بازار دارد؟
داستان حباب داتکام (Dot-com Bubble)
سال ۱۹۹۵ اینترنت یک فناوری جدید و شگفتانگیز محسوب میشد. بیشتر تحلیلگران معتقد بودند، اینترنت آمده است تا نحوه تعامل ما با یکدیگر، روش خریدکردن، سرمایهگذاری و حتی نوع نگاهمان به بازارهای مالی را تغییردهد. با گذشت سالها، اکنون میتوانیم ببینیم تکتک آن پیشگوییها، درست از آب درآمدهاند.
اینترنت، به بخش جداییناپذیر زندگی انسانها تبدیل شده است.
شرکتهای اینترنتی، با سرعتی سرسامآور رشد میکردند و هیچچیز جلودار آنها نبود! ۱۰ مارس سال ۲۰۰۰، شاخص بازار بورس نزدک (NASDAQ)، به عدد ۵۱۳۲ و اوج تاریخی خود رسید. کشورهای صنعتی دنیا، شاهد رشد بسیار زیاد سهام خود بودند که این رشد از همهگیری اینترنت در سطح جهان، ناشی میشد.
در این دوره، شرکتهای زیادی تأسیس شدند که قصد استفاده (یا سوءاستفاده!) از شرایط موجود و جو حاکم بر مردم را داشتند. آنها یاد گرفته بودند اگر یک (-e) در پیشوند اسم شرکت یا یک (.com)، در انتهای اسم بیاورند و یک دامنه برای شرکت خود ثبت کنند؛ سهام شرکتشان رشد چشمگیری خواهد داشت. چراکه مردم، به دنبال سرمایهگذاری روی شرکتهایی بودند که کسبوکارشان، ربطی به اینترنت داشتهباشد. آنها گمان میکردند اینترنت، فناوریای آیندهدار و انقلابی است؛ پس سرمایهگذاری بر روی آن قطعاً سودده خواهد بود. این افکار برای شما آشنا نیستند؟
اما یک جای کار میلنگید! طولی نکشید که همه چیز فروریخت. سهام شرکتها، شروع به سقوطی وحشتناک کردند و میلیونها دلار از بین رفت. این سقوط در حدی بود که سهام شرکت سیسکو (Cisco Systems)، از ۸۰ دلار به ۱۴ دلار و سهام شرکت آمازون (Amazon) از ۱۰۷ دلار به ۱۷ دلار، سقوط کرد!
این دو شرکت، از خوششانسترین شرکتها در آن زمان محسوب میشدند؛ چراکه بسیاری از شرکتها، نتوانستند این بحران را مدیریت کنند و از بین رفتند!
دلیل اصلی این ماجرا چه بود؟ چرا همه چیز یکشبه از بین رفت؟ برای پاسخ به این سوال، باید ویژگیهای دوران رشد سریع این شرکتها را بررسی کنیم.
مشخصههای دوران اوج دات کام
پول بسیار زیادی به سمت شرکتهای اینترنت محور سرازیر شد. خرید سهام این شرکتها به شکل دیوانهواری روزبهروز، متقاضی بیشتری داشت. این شرکتها نیز احتیاج به پول زیادی داشتند تا بتوانند در این صنعت رو به پیشرفت، اعتبار و جایگاه مناسب خود را پیدا کنند.
باید توجه کنیم که معمولاً هر اتفاق پرسرعتی، فرصت همگامسازی مردم با تحولات آن را دشوار میکند. در این مورد، مدیران شرکتهای اینترنت محور، فرصت یادگرفتن مدیریت سیل عظیم نقدینگی و نحوه سرمایهگذاری صحیح این پولها را پیدا نکردند. آنها بهجای تمرکز بر تجزیهوتحلیل بنیادی شرکت، بررسی توانایی تولید و برنامههای تجاری، تجزیهوتحلیل صنعت، تجزیهوتحلیل روند بازار و نسبت قیمت به سود(P/E)، بر معیارهای اشتباهی مانند رشد ترافیک وبسایت خود تمرکز کردند.
اکثر شرکتهای نوپا، از مدلهای تحلیل کسبوکار مناسب مانند تولید جریان نقدی استفاده نکردند.
ارزیابی ارزش این شرکتها، بسیار دور از واقعیت بود! تقاضا برای خرید سهامشان، بیش از میزان ظرفیت واقعیشان بود. زمانی که پتانسیل واقعی شرکت، توان رسیدن به ایدهآلهای خوشبینانه ارزشگذاران را ندارد، سقوط اجتنابناپذیر شد.
دلایل ترکیدن حباب دات کام
ارزشگذاری خوشبینانه
زمانی که واقعیت و خواستهها، فاصله بسیاری از هم داشته باشند، حباب تشکیل میشود. در واقع، فناوریهای پیشرو و انقلابی بسیار مستعد تشکیل حباب هستند؛ چراکه همواره درباره ارزش آنها در آینده حدس زده میشود. هیچکس در آن دوره نمیتوانست واقعاً متوجه شود که اینترنت در چه حدی میتواند در زندگی مردم نفوذ کند و این نفوذ چهقدر زمان لازم دارد.
علاوه بر این، مردم به درستی نمیدانستند اینترنت چگونه کار میکند، تا چه حد میتوان به آن اعتماد کرد و چگونه این فناوری قرار است کارها را تغییر دهد. عدم آگاهی و ارزشگذاری بیش از حد بر روی سهام شرکتها، باعث شد مدیران شرکتها بهجای تمرکز بر ارزشآفرینی به تمرکز بر مسائل جانبی نهچندان مهم بپردازند.
فراوانی سرمایهگذاری ریسکپذیر
علاوه بر سرمایهگذاری مردم، تزریق مقادیر بسیار زیادی پول توسط سرمایهگذاران ریسکپذیر به شرکتهای مبتنی بر اینترنت، از دیگر دلایل ایجاد حباب داتکام بود. همچنین وامهای کلان با نرخ بهره بسیار پایین در دسترس این شرکتها بود که دسترسی آنها به پول را بیش از پیش تسهیل میکرد و باعث رشد بیشتر حباب میشد.
آشوب رسانهها
نقش رسانهها در ایجاد هیچ حبابی غیرقابلانکار نیست. رسانهها با هدایت کردن افکارعمومی، سرمایه عمومی را نیز هدایت میکنند.
رسانهها با بیان انتظارات بیش از حد خوشبینانه در مورد بازده شرکتهای اینترنت محور در آینده و تکرار جمله «سریع رشد کنید»، مردم را به سرمایهگذاری در سهامهای پرریسک فناوری تشویق کردند. نشریات تجاری مانند والاستریت ژورنال، فوربس، بلومبرگ و بسیاری از نشریات تجزیهوتحلیل سرمایهگذاری، مردم را به خرید سهام تشویق میکردند. سخنرانی آلن گرینسپن (Alan Greenspan) در دسامبر ۱۹۹۶، باعث رشد سرمایهگذاریها در این شرکتها شد.
مقایسه حباب دات کام و حباب کریپتوکارنسی
آیا این حباب در تاریخ تکرار خواهد شد؟ بازار ارزهای دیجیتال، تا چه حد شبیه به بازار شرکتهای اینترنتی سال 2000 است؟
اگر واقعبینانه نگاه کنیم، شباهتهای فراوانی بین جریانی که اکنون در بازار رمزارزها به وجود آمده و جریانی که در سالهای ۱۹۹۵-۲۰۰۰ به وجود آمده بود، مشاهده میکنیم.
امروزه، هیچکس منکر قابلیتهای فراوان اینترنت و خدمتی که به بشریت کرده نیست. این یعنی تکنولوژی به وجود آمده در آن سالها، یکی از معدود تکنولوژیهایی بوده که واقعاً قدرت تکان دادن دنیا را داشته است. اما همین تکنولوژی عظیم، باعث ازبینرفتن سرمایههای زیادی شده است. احتمالاً در آن سالها هم، حرفهایی از قبیل «اینترنت شکستخورده است» یا «اینترنت مرده است»، بین مردم ردوبدل میشده است. اما آیا اینترنت واقعاً شکستخورده بود؟
شباهتهای حباب دات کام و حباب بیت کوین
سال ۲۰۲۰ بیتکوین، از قیمت ۵۸.۰۰۰ دلار به ۳۰.۰۰۰ دلار سقوط کرد. آیا این را میتوان شکستن حباب کریپتو، مشابه آنچه سال ۲۰۰۰ اتفاق افتاد در نظر گرفت؟ اگر قرار باشد اتفاقی مشابه آنچه سال ۲۰۰۰ افتاد، برای ارزهای دیجیتال رخ دهد، باید منتظر سقوطی بهشدت عظیمتر و ترسناکتر از چیزی که تابهحال شاهد آن بودیم باشیم.
کریپتوکارنسی از بسیاری جهات شبیه به اینترنت است:
هر دو تکنولوژیهایی انقلابی محسوب میشوند و آمدهاند تغییراتی اساسی در دنیا ایجاد کنند. از تکنولوژی بلاک چین، بهعنوان سیستمی که میتواند نظام مالی دنیا را عوض کند یاد میشود. این موضوع یادآور 20 سال پیش اینترنت است.
هیچکس واقعاً نمیداند بلاکچین تا کجا میتواند پیش برود، چقدر میتواند پیشرفت کند و مردم تا چه حد به این تکنولوژی اجازه نفوذ در زندگیشان را خواهند داد. ارزشگذاری توکنهای مبتنی بر هر بلاکچین، درست مانند ارزشگذاری سهام شرکتهای مبتنی بر اینترنت در ۲۰ سال پیش انجام میشود؛ یعنی بر پایه حدس و گمان!
از نظر همبستگی نوسان قیمت، حباب بیتکوین و داتکام مشابه هم هستند. این دو حباب، از لحاظ روانشناختی نیز به عوامل مشابهی واکنش نشان میدهند. افزایش قابلتوجه قیمت در سهام شرکتهای اینترنتی و بیتکوین، بهوضوح با فعالیت رسانهها و رفتارهای سوداگرانه سرمایهگذاران در ارتباط است.
همچنین هر دوی آنها سرمایهگذاری بر روی تکنولوژی هستند! تکنولوژی بلاکچین و تکنولوژی اینترنت، هر دو مستعد ایجاد حباب در بازارهای خود هستند. حباب در هر بازار مالی وجود دارد. ارزش بیتکوین بارها افت کرده و حتی به صفر رسیده است! اما بیتکوین درست مانند اینترنت دوباره خود را احیا کرده است.
مارک کوبن، سرمایهگذار در ABC’s Shark Tank روز دوشنبه ۱۱ ژانویه ۲۰۲۱ در توییتر خود نوشت:
«با تماشای تریدهای بازار رمزارزها، به شباهت بسیار زیاد این بازار، به حباب داتکام پی میبرم. آنها دقیقاً مشابه هم هستند. دقیقاً! من فکر میکنم بیتکوین و اتریوم مانند آمازون و ایبی، از ترکیدن حباب جان سالم به در میبرند اما بقیه نه!»
تفاوتهای حباب دات کام و حباب بیت کوین
سال ۲۰۲۰ سال ۲۰۰۰ نیست! در این میان، چیزهایی تغییر کرده است. سرمایهگذاران، از گذشته آموختهاند و میتوانند از تجارب خود استفاده کنند.
نمیتوان انکار کرد که رشد بیتکوین، شبیه حباب بدنام داتکام است؛ اما برخی تحلیلگران معتقدند که این دو تفاوتهای آشکاری با یکدیگر دارند. بیتکوین و سایر رمزارزها مانند اتریوم، قطعاً عملکردی مانند سهام یک شرکت ندارند.
برخلاف سهام شرکتها، بیتکوین یک دارایی دیجیتال غیرمتمرکز، غیرقابلکنترل از سمت نهادهای دولتی، قابل برنامهریزی و ضد تورم است که توانایی خدمت بهعنوان ذخیره ارزش، واسطه مبادله و واحد حساب دیجیتال را دارد. بیتکوین و سهام، تفاوتهای آشکاری با هم دارند.
کارشناسان مالی در ۱۰ سال پیش، از معیارهای مختلفی برای تعیین قیمت سهام روزانه استفاده میکردند؛ اما امروزه، ارزیابی قیمت بیتکوین بر اساس عرضه و تقاضا است و همین امر از افزایش بیرویه قیمت بیتکوین جلوگیری میکند.
جمعبندی مقایسه حباب بیت کوین و حباب دات کام
با توجه به آنچه گفتیم، یک چیز مسلم است؛ اگر حباب بیتکوین بترکد، فناوری بلاک چین از بین نخواهد رفت! این فناوری، جایگاه خودش را در دنیا پیدا کرده و بسیار بعید به نظر میرسد که روزی کنار گذاشته شود.
آیا قیمت رمزارزها هماکنون در یک حباب قیمتی به سر میبرند و ارزششان را در چند سال آینده از دست خواهند داد؟
فقط زمان میتواند به این سوال پاسخ دهد. تحلیلگران بسیاری معتقدند که دقیقاً همان اتفاقی که برای اینترنت افتاد، تکرار خواهد شد؛ درست مانند آمازون و چند شرکت دیگر که از آن طوفان جان سالم به در بردند، از میان رمزارزها هم فقط آنهایی که ساختاری قدرتمندی دارند، باقی میمانند و باقی محکوم به نابودی هستند.
برخی دیگر معتقدند، فناوری بلاک چین با سربلندی از تمام اتفاقها بیرون آمده و دیگر خطری آن را تهدید نخواهد کرد.
بااینحال، همه میدانند که بازار رمزارزها هنوز ثبات اینترنت را ندارد. این بازار، بازار پرریسکی محسوب میشود. نوسانهای شدیدی را تحت تأثیر اخبار مثبت و منفی تجربه میکند و نمیتواند بدون وابستگی به اشخاص خاص مسیر خود را طی کند. تنها راه درامانماندن از ریسک بالای این بازار، مدیریت صحیح سرمایه است.
شما برای ما بنویسید چه شباهت یا تفاوتی بین حباب داتکام و حباب ارزهای دیجیتال مشاهده میکنید؟ آیا مشخصههای دیگری از حباب داتکام را به یاد میآورید؟